پلنگ صورتي ، خاطره ي مشترک نسل ها

نويسنده:مريم پژوهش




شخصيت کارتوني پلنگ صورتي شخصيت اصلي يکي از فيلم هاي سريالي کوتاه نقاشي متحرک مي باشد . محبوبيت اين شخصيت کارتوني باعث توليد چندين سري از فيلم هاي کوتاه نقاشي متحرک شده است .
در اوايل دهه ي 1960 فريز فرلنگ و ديويد دپاتي شرکتي تاسيس کردند به نام : دپاتي و فرلنگ اينترپرايزز . روزي بليک ادواردز ( کارگردان فيلم هاي پلنگ صورتي با حضور پيتر سلرز ) به دپاتي پيشنهاد کرد از شخصيت پلنگ صورتي طرحي دراندازند که در عنوان بندي يکي از فيلم هاي اين مجموعه به کار گرفته شود . دپاتي و دستيارانش قريب به 100 طرح از اين شخصيت در انداختند و عاقبت همين پلنگ لاغر اندام صورتي مورد توجه قرار گرفت . اين طرح اصلي ، از آن شخصي بود به نام هالي پرات .
اين تکه کوچک روي يکي از فيلم هاي پلنگ صورتي با حضور اين شخصيت کارتوني قرار گرفت و بسيار مورد توجه بينندگان شد . اينجا بود که فريز و دپاتي عزم خود جزم کردند که يک سريال کارتوني از اين شخصيت به وجود آورند . البته فريز اوايل ناراضي بود و وقتي صحبت هاي دپاتي با هرالد ميريش و رضايت يونايتد آرتيست به نتيجه مطلوب رسيد او هم در ميدان بود . آنها تصميم گرفتند 156 قصه را از اين مجموعه بسازند و البته تعهد شد 25 درصد فروش به دپاتي و فريز باز گردد . اولين قسمت اين مجموعه ( همان قسمت که پلنگ صورتي يا شخصيتي ديگر سر رنگ خانه دعوا دارند ) برنده ي اسکار 1964 شد و گروه با عزمي راسخ تر هر ماه يک قسمت از اين مجموعه را توليد کرد که در سراسر جهان و به ويژه اروپا با استقبال خيره کننده اي رو به رو شد .
اهنگ اين کارتون همان موسيقي اي است که هنري مانچيني بيشتر براي سري فيلم هاي پلنگ صورتي ساخته بود . يک آهنگ فوق العاده که سال هاي سال در آموزشگاه هاي موسيقي و هنري اروپا به دانشجويان تدريس شده و مي شود .
در سال 1980 آخرين سري از مجموعه پلنگ صورتي توليد شد و در همان سال استوديوي يونايتد آرتيستز تمامي انيميشن هاي پلنگ صورتي را به صورت مجموعه هاي نيم ساعته به تعدادي از شبکه هاي تلويزيوني محلي فروخت و اين شبکه ها بر اساس قرار داد موظف شدند تا اين انيميشن ها را در ساعات آغازين شب نمايش بدهند . پيش از پايان يافتن توليد انيميشن هاي پلنگ صورتي ، در سال 1978 استوديوي فرلنگ يک فيلم تک قسمتي پلنگ صورتي را منحصراً براي شبکه اي بي سي ساخته بود که فقط صورتي را در حالي نمايش مي داد که گرسنه و خسته در نيويورک به دنبال غذا مي گردد . پس از پايان يافتن توليد سريال هاي پلنگ صورتي نيز ، در سال 1980 و 1981 دو قسمت ديگر از ماجراهاي پلنگ صورتي که منحصراً براي نمايش در تلويزيون بودند ساخته شدند .
در سال 1984 امتياز ساخت سري جديدي از مجموعه پلنگ صورتي به استوديوي هانا باربرا ( استوديوي توليد کننده تام و جري ) که زير مجموعه اي بود از استوديوي مترو گلدوين مه ير انيميشن فروخته شد . اين استوديو مجموعه جديدي از ماجراهاي پلنگ صورتي را به نام پلنگ صورتي و پسران توليد کرد که در آن پلنگ صورتي همچنان ساکت و صامت بود اما دو پسرش حرف مي زدند . در سال 1993 نيز کمپاني مترو گلدوين مه ير سري ديگري از ماجراهاي پلنگ صورتي را توليد کرد که در آن پلنگ صورتي صحبت مي کرد . همين کمپاني در سال 2007 مجموعه جديدي از ماجراهاي پلنگ صورتي را توليد کرد که پلنگ صورتي و دوستان نام داشت و در آن بينندگان با يک پلنگ صورتي تين ايجر رو به رو مي شدند . نمايش اين مجموعه از آغاز سال 2009 در شبکه کارتون نت ورک شروع شد .

پلنگ صورتي و پسران

جري بک ، محقق ، انيميشن شناس و متخصص در انيميشن هاي پلنگ صورتي در رابطه باپلنگ صورتي مي گويد : سبک کلاسيک انيميشن تقريباً در دهه 1960 مرده و تمام شده تلقي مي شد . نسل جديد توليد کنندگان انيميشن نه از سبک ديزني ، نه از سبک وارنر و نه حتي از سبک انيميشن هاي UPA تقليد نمي کردند . آنها روش ها و شيوه هاي هوشمندانه و مخصوص به خود را داشتند و روش خود را در پيش گرفته بودند . پلنگ صورتي را مي توان يکي از شاخص ترين نمونه هاي اين نسل از انيميشن محسوب کرد . کارگردانهاي معتبري چون هاولي پرت ، گري چينيکاي و رابرت مک کيمسون در کنار نويسنده توانايي چون جان دبليو دان ، هر يک نقش عمده اي را در شکل گيري سبک بصري و شيوه ي روايت پلنگ صورتي ايفا کردند . پس از انيميشن هاي کوتاه توليد شده در عصر طلايي انيميشن ( دهه 40 و 50 ) در دهه 60 تهيه کنندگان فيلم هاي پلنگ صورتي با استفاده از قابليت هاي سبک انيميشن محدود ، ترکيب آن با داستان ها و موقعيت هاي فرا واقعي و شوخي هاي تازه و متفاوت و همچنين پانتوميم هاي بي بديل شخصيت ها به علاوه موسيقي خارق العاده هنري منچيني ، سبکي از انيميشن را ارائه دادند که تنها با شاهکارهاي دوران صامت کساني چون چارلي چاپلين و باستر کيتن قابل مقايسه بود . انيميشن هاي پلنگ صورتي ، با سبک بصري ساده و خلاصه شده و همچنين عدم استفاده از گفتگو ، بسيار متفاوت تز از انيميشن هاي هم دوره ي خودش چون يوگي خرسه ( در ايران : يوگي و دوستان ) و فلينتستون ها ( در ايران : عصر حجر ) جلوه مي کرد ، کمتر از آنها تحت تاثير فرهنگ پاپ آمريکايي قرار مي گرفت و در زماني که اغلب سريال هاي تلويزيوني در قالب تک قسمت هاي 30 دقيقه اي توليد مي شدند ، پلنگ صورتي همچنان به زمان بندي کلاسيک شش دقيقه براي هر قسمت وفادار مانده بود .
بزرگ ترين نقشي که شخص فريز فرلنگ در شکل دادن به شخصيت پلنگ صورتي ايفا کرد ، به کار گرفتن بزرگ ترين تخصص اش يعني هنر زمان بندي ، در متحرک سازي پلنگ صورتي بود . فريز فرلنگ همواره معترف بود که پلنگ صورتي بزرگ ترين دستاورد او در حيطه ي انيميشن و شاخص ترين شخصيتي است که او خلق کرده است . پلنگ صورتي در طول زمان به چيزي بيشتر از يک شخصيت انيميشني تبديل شد . او يک شاخص فرهنگي و منبع الهام بسياري از هنرمندان است . کمتر کسي است که نخستين اپيزود از مجموعه مستربين ( مستربين در جلسه امتحان ) را نديده باشد و از شوخي هاي آقاي بين با عروسک پلنگ صورتي به خنده نيفتاده باشد ... به نظر نمي رسد که پلنگ صورتي به آساني از خاطره نسل هاي متمادي کودکان و بزرگسالان در سراسر دنيا پاک شود .
منبع:مجله راه کمال، شماره 24